- بد بین
- کسی که در امری یا در همه امور بنظر سوء ظن نگرد مقابل خوش بین، آنکه جهان آفرینش را پر از یاء س و حرمان و بدبختی داند مقابل خوش بین
معنی بد بین - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
عمل بدبین ببد گمانی نگریستن در امری یا در همه امور مقابل خوش بینی، اعتقاد باینکه جهان پر از بدبختی و یاء س و حرمان است مقابل خوش بینی
قرقره، ماسوره
بدگمان، مقابل خوشبین
کسی که به هر امری و پیشامدی از روی بدگمانی نگاه کند
Cynical, Pessimist, Pessimistic, Rancorous
циничный , пессимист , пессимистичный , злопамятный
zynisch, Pessimist, pessimistisch, nachtragend
цинічний , песиміст , песимістичний , злопам'ятний
cyniczny, pesymista, pesymistyczny, zawzięty
愤世嫉俗的 , 悲观主义者 , 悲观的 , 怀恨的
cínico, pessimista, rancoroso
cinico, pessimista, rancoroso
cínico, pesimista, rencoroso
cynique, pessimiste, rancunier
cynisch, pessimist, pessimistisch, rancuneus
เยาะเย้ย , คนมองโลกในแง่ร้าย , มองโลกในแง่ร้าย , ครุ่นคิด
sinis, pesimis, pendendam
فائزٌ , لمعانٌ , حسب التّقارير
निराशावादी , कडवा
ציני , פֵּסִימִיסט , פסימיסטי , מרר
皮肉な , 悲観主義者 , 悲観的な , 怨念の
냉소적인 , 비관론자 , 비관적인 , 원한을 품은
alaycı, kötümser, karamsar, kinci
mnyanyapaa, mtu wa huzuni, mtazamo mbaya, mwenye kinyongo
ব্যঙ্গাত্মক , নৈরাশ্যবাদী , নেগেটিভ , অভিশপ্ত
بدبین , مایوس , کینہ پرور
کسی که همتش بزرگ است. بلند نظر، بلند همت
پارسی ترکی شده بغ
حد وسط دو چیز نه خوب و نه بد متوسط بینابین
وارسی کننده، کنترل کننده
بد گمانی
بی ظرافت نازیبا
فحاش، ناسزاگوینده